روزشمار عملیات های دفاع مقدس

نوار زمان هشت سال جنگ تحمیلی

کد خبر : 54100
تاریخ خبر : 1402/03/13-15:40
تاریخ به روز رسانی : 1402/03/13-15:41
تعداد بازدید : 201
نسخه قابل چاپ

چرا جنگ بعد از فتح خرمشهر ادامه یافت؟

وقتی ایران به این نتیجه رسید که از طریق مجاری قانونی بین المللی نمی تواند حقوق حقه و مشروع خود را در جنگ تحمیل شده بر خود بدست آورد، چاره کار را در این دید که با به کارگیری قدرت نظامی خود و ورود به خاک عراق، از این حربه به عنوان امتیازی برای وادار کردن صدام به مذاکرات سیاسی و قبول خواسته های مشروع ایران استفاده کند.

چرا جنگ بعد از فتح خرمشهر ادامه یافت؟
یکی از سؤالات و ابهاماتی که همواره در ذهن افکار عمومی جامعه و برخی از علاقه مندان و محققان دفاع مقدس وجود داشته و شاید تاکنون به پاسخ قانع کننده ای در خصوص آن دست نیافته اند؛ این است که چرا ما جنگ را بعد از فتح خرمشهر ادامه دادیم؟

مگر پیشنهاد صلح و آتش بس از سوی رژیم بعثی و سازمان ملل متحد به ایران داده نشد؟ مگر صدام حسین طی یک بیانیه ای رسمی، خروج نیروهای خود از خاک ایران و قرار گرفتن در پشت مرزهای بین المللی را اعلام نکرد؟ مگر هدف ما صرفاً دفاع مشروع از خاک کشور خود و بیرون راندن دشمن نبود؟ پس چرا بعد از فتح خرمشهر نقشه ورود به خاک عراق در چارچوب عملیات رمضان را پی ریزی کردیم؟ و...

پاسخ به این سؤالات و ابهامات مستلزم بررسی خواسته ها، دیدگاه ها و منویات جمهوری اسلامی ایران به عنوان طرف پیروز در جنگ و از طرفی واکنش ها و اقدامات رژیم بعثی، سازمان ملل متحد و در کل قدرت های بزرگ به عنوان حامیان رژیم صدام حسین می باشد.

آنچه که مسلم است بعد از پیروزی ایران در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر و در واقع بازپس گیری برگ برنده صدام حسین در جنگ با ایران، موقعیت رژیم صدام در منطقه و در مواجه با ایران بشدت متزلزل شده بود و توازن قدرت به نفع جمهوری اسلامی ایران سنگینی می کرد و این خود حامیان منطقه ای و بین المللی رژیم بعثی و در رأس آن آمریکائی ها را که با هدف تضعیف نظام جمهوری اسلامی و جلوگیری از شیوع آرمان ها و دیدگاه های انقلابیش به منطقه و سراسر جهان، صدام را برای حمله به ایران مجهز کرده بودند، بشدت نگران و مضطرب کرده بود.

بعد از فتح خرمشهر، ایران به عنوان طرف پیروز جنگ، این حق را برای خود محفوظ می دانست که شرایط خود را برای پذیرش آتش بس و صلح که از جانب صدام و حامیان منطقه ای و بین المللی آن پیشنهاد شده بود؛ اعلام و بر روی آن ها پافشاری کند.

اما خواسته ها و شروط ایران برای پذیرش آتش بس و صلح چه بود؟شرایط ایران برای پایان دادن به جنگ شامل خروج بی قیدوشرط نیروهای عراقی از سرزمین های اشغالی، شناسایی و مجازات متجاوز و پرداخت غرامت جنگی بود. پی گیری این خواسته ها برای ایران حیاتی بود و حتی کسانی که مایل به ادامه جنگ تا سرنگونی صدام نبودند و تا اندازه ای عملی تر فکر می کردند نیز به چیزی کمتر از این خواسته ها نمی توانستند راضی شوند.

واقعیت امر این بود که رژیم بعثی صدام به طور مرموزانه ای در جهت اجرای ناقص یکی از شروط جمهوری اسلامی یعنی خروج از مناطق اشغالی ایران و عدم اعتنا و تصمیم به پذیرش دیگر شروط ایران حرکت می کرد.



عقب نشینی نیروهای عراق از مناطق اشغالی

در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۶۱، جلسه شورای فرماندهی انقلاب عراق به ریاست صدام حسین تشکیل شد. در این جلسه به عقب نشینی از خاک ایران تصمیم گرفته شد و آن را با صدور اعلامیه ای در تاریخ ۲۰ خرداد اعلام کردند.



ایران و اسرائیل دشمن بزرگ امت عرب!

صدام حسین در بعدازظهر روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۱ خطاب به ملت عراق سخنانی ایراد کرد که از رادیو و تلویزیون این کشور پخش شد. وی در ابتدای سخنان خود، شروع جنگ توسط ارتش کشورش را نوعی جدید از یک جنگ دفاعی قلمداد کرد و گفت: ما از همان آغاز گفتیم، جنگی که ناگزیر از ورود به آن شویم جنگ دفاعی است، اما جنگ جدید است؛ چون ما در برابر تجاوز بیکار ننشسته و به دشمن متجاوز، اجازه اشغال زمین ها و ویرانی شهرهایمان و به ذلت کشیدن ملتمان را ندادیم.

وی سپس با ادعای اینکه ایران قبل از شروع رسمی جنگ، در حال فراهم آوردن مقدمات تجاوز به عراق بود، اضافه کرد: نیروهای مسلح و دلیر عراق مأموریت این حمله دفاعی را ظرف شش روز به پایان رساند و شهرها و مناطق استراتژیک مهمی در داخل ایران را تحت کنترل خود درآورد. شما با دشمنی بزرگ تر از خود جنگیدید و ارتش آن را شکست دادید و آن ها را تا داخل سرزمین های خود در اطراف شهرهای دزفول و شوش و اهواز تعقیب کردید.

رئیس جمهور عراق با معرفی ایران و رژیم صهیونیستی به عنوان دشمنان امت عرب گفت: بر ما ملت عراق واجب بود تا از دژ جبهه شرقی امت عرب حمایت کنیم؛ کما اینکه نیاکان ما در طول سالیان دراز گذشته، به پاسداری از سرزمین خود در برابر حمله ایرانیان پرداختند.

شورای فرماندهی انقلاب تصمیم به ادامه پایبندی اش به مضمون بیانیه مزبور گرفته و عقب نشینی نیروهای خود را از زمین ها و شهرهای ایرانی، از امروز به مدت حداکثر ۱۰ روز آغاز کرده و به پایان خواهد رساند.

بدین ترتیب صدام حسین در این سخنرانی گستاخانه و البته خنده آور خود در اجرای سیاست فرار به جلو وقایع مربوط به جنگ با ایران را وارونه جلوه داده و ضمن متجاوز خواندن ایران، حمله به کشور ما را در چارچوب سیاست دفاعی جدید عنوان می کند!



تلاش صدام برای ترسیم مرزهای جدید بین المللی با ایران

عراقی ها با مانوری سیاسی تبلیغاتی، عقب نشینی از خاک ایران را برای به دست گیری ابتکار عمل در دو عرصه سیاسی و نظامی دنبال کردند، در عرصه سیاسی، عراق با عقب نشینی و ادعای صلح طلبی، به محدود کردن پیشروی نیروهای ایران در داخل خاک عراق نظر داشت و با این اقدام، امکان حمایت بین المللی از عراق و فشار به ایران را افزایش داد.

در عرصه نظامی، عراق با تمرکز قوا در مناطق حساس برای مقابله با تهاجم احتمالی ایران و نفوذ به داخل عراق آمادگی یافت.

درحالی که عراق مدعی عقب نشینی از خاک ایران بود ولی شواهد و قرائن بیان کننده استقرار نیروهای عراقی در مناطق میانی در ارتفاعات استراتژیک و پاسگاه های مرزی بیات، واوی، ربوت، پیچ انگیزه، سمیده، فکه (در ایلام) بود. همچنین عراقی ها ۱۴ حلقه از ۱۸ حلقه چاه نفت منطقه بیات (موسیان) را در اختیار داشتند.

معاون اول صدام، طه یاسین رمضان، به مفهوم جدید مرز طبیعی اشاره می کند و می گوید: نیروهای عراقی که در داخل خاک ایران هستند، تنها به مناطقی که عراق آن ها را مرز طبیعی خود می داند، عقب نشینی خواهند کرد.

در واقع صدام با این عقب نشینی تاکتیکی و ناقص به دنبال ترسیم مرزهای جدید بین المللی با ایران پس از تصرف نقاطی از خاک ایران بود.



صدور قطعنامه ۵۱۴ سازمان ملل به نفع رژیم بعثی

بعد از پیروزی ایران در عملیات فتح خرمشهر و عقب نشینی ناقص رژیم بعثی به پشت مرزهای بین المللی خود با ایران، عراقی ها و متحدین منطقه ای و بین المللی آن و به ویژه آمریکائی ها که نگران موقعیت برتر ایران در این جنگ بوده و منافع خود را در منطقه در خطر می دیدند، سعی نمودند از طرق مختلف دیپلماتیک و سیاسی این تغییر توازن قدرت در منطقه به نفع ایران را بر هم زده و با اعمال فشار بر ایران این توازن را به تعادل رسانیده و برتری ایران را مهار کنند.

هیگ وزیر خارجه وقت آمریکا اعلام کرد که آمریکا در برابر هرگونه تغییر اساسی در منطقه خلیج فارس که ناشی از جنگ ایران و عراق باشد، بی تفاوت نخواهد بود.

بدین ترتیب اقدامات و تلاش های سازمان ملل، آمریکائی ها و رژیم های وابسته به آن در منطقه در تاریخ ۲۱/۴/۱۳۶۱ (۱۲ ژوئیه ۱۹۸۳) منجر به صدور قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آرا شد.

قطعنامه ۵۱۴ در بند اول خواستار آتش بس و خاتمه فوری همه عملیات ها'>عملیات های نظامی و در بند دوم خواستار عقب نشینی نیروها به مرزهای شناخته شده بین المللی بود. در بند سوم اعزام گروهی از ناظران سازمان ملل متحد به منظور تائید و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی پیش بینی شده بود.

در بند چهارم به کوشش های میانجی گرانه به نحوی هماهنگ از طریق دبیرکل برای دستیابی به راه حل عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول هر دو طرف تأکید شد و در بند پنجم از همه دولت های دیگر درخواست شد از اقداماتی که به ادامه اختلافات یاری می رساند خودداری کنند.

ایران به دنبال یک صلح پایدار در منطقه بود، درحالی که قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت هیچ نگاه جدی به صلح و لوازم آن نداشت. در بندهای شش گانه این قطعنامه، هیچ اشاره ای به تعیین متجاوز، تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت نشده بود و تنها به آتش بس اکتفا شده بود که به ابهامات موجود در راه صلح می افزود.

گذشته از آن، این قطعنامه از نظر سیاسی برای تأمین نظر عراق، با پیشنهاد اردن و حمایت آمریکا تصویب شد. قبل از این و زمانی که بخش بزرگی از خاک ایران در اشغال عراق بود، شورای امنیت هیچ گاه فراتر از آتش بس حرفی نزده بود، اما در این قطعنامه خواستار عقب نشینی به مرزهای بین المللی شده بود که درخواستی بی معنی بود و با پیروزی های ایران در چهار عملیات بزرگ آزادسازی مناطق اشغالی، بخش عمده این موضوع قبلاً حاصل شده بود.

در واقع صدور این قطعنامه نشان داد که هیچ اراده بین المللی برای احقاق حق جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از طرفین جنگ که مورد تجاوز واقع شده و اکنون به عنوان طرف پیروز جنگ خواستار تحقق خواسته ها و حقوق مشروع خود می باشد وجود ندارد.

چشم پوشی بر روی منافع و حقوق مشروع ایران در چارچوب این قطعنامه به قدری روشن بود که رسانه های بیگانه نیز بر آن اذعان داشتند، چنان که روزنامه تایمز در تحلیلی از این قطعنامه نوشت قطعنامه شورای امنیت به منزله تائید مواضع عراق در جنگ به شمار می رود و هرچند این قطعنامه به اتفاق آرا به تصویب رسیده است، لیکن واضح است که چنین قطعنامه ای در صورت برآورده نساختن خواسته های ایران، عدم موافقت را در پی خواهد داشت.

وزارت خارجه جمهوری اسلامی به قطعنامه ۵۱۴ واکنش نشان داد و با صدور بیانیه ای، قطعنامه را به منزله حمایت علنی شورای امنیت از تجاوز عراق علیه ایران و تلاش هماهنگ و سازمان یافته ابرقدرت ها برای جلوگیری از حقوق طبیعی ایران و کوشش برای حفظ حکومت عراق از سقوط حتمی ارزیابی کرد.

در واقع هرچقدر این قطعنامه برای ایران بدون سود و فایده بود، برای رژیم بعثی ارزشمند و حیاتی بود چراکه بعد از ۲۲ ماه از تجاوزش به ایران، اکنون بدون این که مسئولیتی متوجه او به عنوان آغازگر جنگ باشد، بدون پرداخت غرامت و خسارت به مرزهای بین المللی خود بازمی گشت.



تصمیم ایران به ادامه جنگ

بدین ترتیب وقتی که جمهوری اسلامی ایران به این نتیجه رسید که از طریق مجاری قانونی بین المللی و در رأس آن سازمان ملل متحد که تحت نفوذ و خواسته های قدرت های بزرگ و در رأس آن آمریکا بود؛ نمی تواند حقوق حقه و مشروع خود را در جنگ تحمیل شده بر خود بدست آورد، چاره کار را در این دید که با به کارگیری قدرت نظامی خود و ورود به خاک عراق و تصرف قسمت هایی از آن، از این حربه به عنوان امتیازی برای وادار کردن صدام به مذاکرات سیاسی و قبول خواسته های مشروع ایران استفاده کند. با این هدف، عملیات رمضان بعد از فتح خرمشهر طراحی و در تیرماه ۱۳۶۱ انجام شد.



خسرو هداوندخانی

برچسب ها :

نام*
ایمیل*
نظر*


© 1397 کلیه حقوق محفوظ است | طراحی وب سایت
x - »